گرفتن توان اثرگذاری عناصر زاویه دار دغدغه اصلی امروز است
این روند زمانی ملموس می شود که
سردمداران افراط در کشور یعنی تولید کنندگان فتنه و آشوب به شکل تعجب آوری
گفتمان ضد افراطی گری را تبدیل به ادبیات رایج خود می کنند....
اعتدال و حرکت بر مدار آن درحالی شعار
انتخاباتی حسن روحانی بود که پس از نشستن در کسوت ریاست جمهوری یازدهم نیز
قویا بر حرکت در این مدار تاکید و اصرار ورزید.
این در حالی است که
برخی افراد با دیدگاه معطوف به قدرت و پس از دستیابی به اهرم های اعمال آن ،
عملکرد خود را به عنوان شاخص اعتدال تعیین نموده و عدم حرکت بر اساس آن را
مصداق افراطی گری تعریف نمودند.
براین اساس علاوه بر کسانی که در
میدان عمل رویه ای بر خلاف الگوی خود خوانده اعتدال دارند محکوم به افراطی
گری هستند که برای در امان ماندن کشور از سوء عمل آنان باید از صحنه طرد
شوند.
در این میان حتی منتقدین این گفتمان نیز در ردیف افراطیون قرار گرفته و مشمول قانون طرد و سکوت اجباری می شوند.
این
فرایندی است که برخی آن را نا منطبق با اعتدال تعریف شده براساس اصول دینی
و مذهبی قلمداد می کنند که هدف از چیزی جز یکپارچه سازی ، برای تسهیل
اجرای سریع نقشه راه تعیین شده نیست.
حسین فدایی دبیرکل جمعیت
ایثارگران انقلاب اسلامی سخنران جلسه هفتگی انصار حزب الله در مورخ ۱۱
اسفند ماه بود که به تشریح فرایند یاد شده به شرح زیر پرداخت:
اعتدال زیرمجموعه ارکان اعتقادی شیعه
ارکان
اعتقادی شیعه توحید، معاد و نبوت و امامت بر عقلانیت استوار است و براین
اساس نیز روز قیامت در محضر حضرت حق جل جلاله براساس علم و عقلانیت،
باورهایمان را عرضه میکنیم و بازخواست میشویم که این مسئله از افتخارات
بزرگ مکتب تشیع است.
در همین راستا اعتدال در مقابل افراط و تفریط
نیز ذیل همین قاعده دارای پشتوانههای عمیقی نظری است . تشیع از چالشهای
فکری سنگین تاریخی در این مباحث سرفراز بوده است.
برای مثال در
مواجهه با دشمن آنجا که بحث از تهور، بیباکی، برخورد بدون هدف و منطق است
افراط معنی می یابد و در جایی که بحث از ترس و وادادگی و خودباختگی و
واگذاری میدان به دشمن است ، ذلت و زبونی و خواری در تفریط متجلی می گردد.
دراین میان وقتی بحث از شجاعت، عقلانیت و مقاومت، آمادگی با برنامه
برای حرکت رو به جلو و درک صحیح شرایط مطرح می شود ، یک حرکت تکاملی رو به
جلو درقالب تعدال معنا می یابد.
اما پس از این موضوع دیگری قابل
طرح است و آن تهمت افراط یا تفریط به مجاهدین راه حق و فضیلت است که اتفاقا
این موضوع نیز دارای پیشینه تاریخی به قدمت تاریخ اسلام از صدر تا امروز
است. جبهه ظلم و تمامیت خواهی همواره به مبارزان جبهه حق از حضرت نبی
اکرم(ص) ، امیرالمومنین(ع) و ائمه اطهار گرفته تا امام خمینی (ره)!. امام خمینی مشهور ترین متهم به افراطی گری!
این
درحالی است که حضرت امام خمینی(ره) درطول نهضت انقلاب اسلامی ، مبازره
مسلحانه متعارف موجود را قبول نداشت و حتی آنان را مورد نهی قرار می داد. منافقین
، مارکسیستها و چریکها فدایی خلق ، گروههایی بودند که به دلیل انتخاب
مشی مسلحانه مورد خطاب امام خمینی بودند و محکوم به افراط بودند.
افراط
زمانی به خوبی قابل لمس است که گروهک فرقان خود را انقلابیتر از حضرت
امام ارزیابی نمود و در حالی که خود را ضد امپریالیست می نامید بیشترین
خدمت را به امپریالیسم کرد و آیتالله مطهری را به شهادت رسانید.
درحالی
که عده ای بنا داشتند یا لشکرکشی به فلسطین و لیبی و سوریه جبهه جنگ را
خالی کنند امام در مقابل افراطی گری ایستاد و فرمود راه قدس از کربلا
میگذرد. امام خمینی درحالی محکوم به افراطی گری بود که در مقابل طرح عده
ای انقلابی نما برای بمبگذاری در اقصی نقاط دنیا از جمله عربستان سعودی
ایستاد تا اینکه همین عده افراطی بعدا به وادی تفریط فروغلطیدند و
داعیهدار اندیشه روشنفکری شدند.!
ماهیت واقعی «افراطیون واقعی»
زمانی مشخص شد که با شکست خط افراطی گریشان ، رزمندگان حاضر در جبهه را
آدمهای فاقد درک و عقل و شعور معرفی کردند. اما نمونه بارز طیف تفریطی
جبهه ملی و نهضت آزادی بودند که در مقابل موج انقلاب اعتقاد داشتند باید
حکومت سلطنتی با قی بماند اما شاه حکومت نکند. همین طیف قصد داشت اسرائیل را به رسمیت بشناسد و رابطه با آمریکا را در کیفیتی مثل دوره طاغوت حفظ کند.
بنابراین
امام و انقلاب و مردم و حزبالله از ابتدای انقلاب در مقابل خط افراط و
تفریط در سطوح گفتمانی و میدانی ایستادند ، از تهمتها نترسیدند و مسیر
خویش را ادامه دادند.
دورجدید تولید ادبیات افراطی گری
اما
بحث متهم کردن نظام جمهوری اسلامی به افراط و تفریط وارد مرحله جدیدی شده و
در قالب ادبیات مدلهای تغییر نظامها که منتهی به مدل انقلابهای مخملی و
رنگین شده است در حال تولید مفاهیم و واژگانی سیاسی است تا بتواند ضمن
تطبیق آن با مسائل داخلی کشورها با تفاهم برسر آن ، ائتلاف حداکثری ایجاد
کنند .
این مفاهیم غالبا مقدس و جذاب است و به طور مرتب در کشور هدف
بازتولید و نشر داده می شود که این وظیفه برعهده طیف سازماندهی شده داخلی
است. این درحالی است که در این مسیر عدهای نیز ناخودآگاه و بدون سازماندهی
جذب این مفاهیم می شوند تا ائتلاف بزرگ بر سر مفاهیم مشترکی نظیر حقوق
بشر، آزادی، مبارزه با تروریسم شکل بگیرد که نظام سلطه و امپراطوری خبری
صهیونیستی با برنامه در دنیا تبلیغ میکنند.
در این راستا یکی از
مفاهیم جدیدی که وارد این فرایند شده افراطیگری است. این مفهوم به عنوان
یک لکه سیاه معرفی میشود که به هر عنصر غیر خودی با جبهه سلطه می چسبد و
او را متهم می کند. این یک مدل و برنامه است که ممکن است بخشی از آن به شکل
اتفاقی وارد ادبیات رایج شود اما زمانی می رسد که خطی و مستر شده با
برنامهریزی کامل به راه خود ادامه می دهد.
نتیجه این روند زمانی
ملموس می شود که سردمداران افراط در کشور یعنی تولید کنندگان فتنه و آشوب
به شکل تعجب آوری گفتمان ضد افراطی گری را تبدیل به ادبیات رایج خود می
کنند.
شخصیت های سابقه دار و ادبیات افراط
مدعیان
اعتدال امروز مترجیعنی هستند که به نظام ظلم کردند و جایگاه و به منزلت
جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالملل آسیب زدند و کشور را سالها به عقب
کشاندند. بحث تقلب در انتخابات را مطرح کردند و به خاطر قدرتطلبیشان از
هیچ تلاشی فروگذار نکردند و حالا به حزباللهیها که جان خود را برای دفاع
از حاکمیت و دفع استیلای بیگانه در طبق اخلاص نهادند انگ افراطیگری
میزنند.
جریان متهم کننده حزباللهی ها به افراطی گری هدفی جز خلع سلاح و به قولی از صحنه بیرون کردن آنان از میدان عمل را دنبال نمی کند.
بخش
تعجب و تاسف آور ماجرا همنوایی شخصیتهای سیاسی موثر سابقهدار کشور با
رسانه های صهیونیستی در ایراد اتهام افراطی گری به طیف حزب اللهی است . بنابراین
مهارت و تیزهوشی و بصیرت حزبالله در این مقطع زمانی از هر زمان دیگر باید
بیشتر باشد. اما حربه کارساز برای شکست این سیاست چیست؟
شاخص واقعی اعتدال
شاخص
شناسایی معتدل انطباق عمل با چارچوب های تعیین شده توسط مقام ولایت فقیه
است که پشتوانه تعقل ونماد اعتدال محسوب می شوند و زاویه افراد و جریان ها
از خطوط قرمز تعیین شده توسط این جایگاه به معنی ورود به افراط و تفریط و
خروج از اعتدال است.
برای مثال در مقطع زمانی شکل گیری دولت اول
آقای احمدینژاد و در روز معرفی کابینه به مجلس هفتم، چند نفر از نمایندگان
خواستار استیضاح او شدند. این درحالی بود که هنوز دولت شکل نگرفته بود و
ماه آغازین عمر دولت بود. این درحالی است که از طرف دیگر بعدها ، عدهای
نیز از این دولت بت ساختند و گفتند که هیچ عیب و ایرادی ندارد. البته این
رویه در دولتهای هاشمی و خاتمی نیز مسبوق به سابقه است و در دولت فعلی نیز
رواج دارد.
مثلا در مورد مذاکرات هستهای، رهبری ضمن تعیین خطوط
قرمز میفرمایند که ما به دشمن اعتماد نداریم اما به تیم هستهای کشورمان
اعتماد داریم.
با این وصف عده ای صلاح همه امور کشور را تابع ختم به
خیر مذاکرات هستهای می دانند و عدهای هم میگویند با این مذاکرات همه
چیز را از دست دادیم و بدتر از ترکمنچای بود.
در حالی عده ای سیاست بی منطق برد برد را مطرح می کنند که هرگز امکان برد شیطان و ایمان و خیر و شر در یک زمان وجود ندارد.
پرسش و پاسخ *
در زمان چینش کابینه دولت یازدهم توسط آقای روحانی برخی کابینه وی را
امنیتی خواندند.آیا با اقداماتی که این روزها در برخورد با منتقدین میشود،
این کابینه امنیتی نیست؟
- در این کابینه آدمهایی که سابقه
کارهای امنیتی داشتهاند، وجود دارند که بعضیشان در شاکله کارهای اجرایی
ورود پیدا کردهاند؛ اما در مقطع کنونی دغدغه اصلی نیست. بلکه دغدغه اصلی
گرفتن توان اثرگذاری عناصری است که گفتمانشان با گفتمان اصل انقلاب زاویه
دارد.
* باتوجه به برنامههای تندورهای
اصلاحات برای فتح مجلس شورای اسلامی و خبرگان آیا اصولگرایان این بار هم
ساز خود را ناهماهنگ کوک خواهند کرد؟
- متاسفانه عدم وحدت
اصول گرایان آسیبی است که نمی توان منکر آن شد. حالا برای چارهاندیشی خیلی
از متدینین و خیرخواهان تلاشهایی را صورت دادهاند که ادامه دارد و ما هم
کارمان را شروع کردهایم.
*اقدامات اخیر
وزارت ارشاد در حمایت از خوانندگی زنان و دفاع از نشریات معاند و حمایت از
توقیف نشریه یالثارات و ترویج فیسبوک و غیره را چگونه ارزیابی میکنید؟
-
بنده فکر میکنم مدیریت ارشاد باید از سطح عمیقتری از فکر و اعتقاد
برخوردار باشد و عمق مطالب را بیشتر درک کند تا بتواند موضع درستی را اتخاذ
کند، فضای غوغاسالاری و جوسازی نباید بر مدیریت احاطه یابد.بلکه هداف
وآرمانها و باورها و گفتمان اصیل باید به مدیریت جهت دهد. از این جهت بنده
در مورد مدیریت ارشاد احساس ضعفهای جدی میکنم.
* ارزیابی شما نسبت به دولت آقای روحانی باتوجه به تفکرات اصلاحطلبی و کارگزارانی حاکم بر آن را چگونه است؟
-
ارزیابی نسبت به دولت در این مقطع کنونی کمی زود است. هرچند که بعضی شواهد
و نمونهها ظهور و بروز کرده است. براین اساس شاهد حضور افرادی در مقام
مشاوره و یا مسئولیتهای سطوح هستیم که گفتمان انقلاب برای آنان معنی ندارد
. این عده دشمنی آمریکا را شعر و توهم میدانند.
این طیف گمان می
کنند که توان و ظرفیت خروج پیروزمندانه از مذاکره با آمریکا را دارند یا
آنکه قادرند آنان را به اصطلاح دور بزنند و مدیریت کنند.
دراین میان
من فردی را میشناسم که در دیپلماسی از موثرترین هاست اما خیلی صریح و
روشن میگوید که اصلا آمریکاییها دشمن ما نیستند. دولتها همیشه با
انگیزههای مختلف این تیپ آدمها را دور و بر خودشان نگه داشتهاند تا ابزار
اعمال سیاست آنها باشند . بعضی اینها را به عنوان فرصت تلقی میکردند و
برخی دیگر فکر میکنند با نگهداری این افراد در دولت ها می توانند سخنان و
نظرات مخالفین را بشنوند.
ما در اینکه دولتها این افراد دور و برشان
باشند،مسئلهای نداریم هر چند خودش میزانی برای ارزیابی است اما حرفمان
این است که برای حاکمیت نظری باید عملیاتی شود که برآیند همه افکار عمومی
ملت است و آن در دیدگاه ولایت متجلی شده است و نظری غیر از نظر عمومی ملت و
امام و رهبری را برنمیتابیم و نمیگذاریم حاکم شود.
*
رئیس جمهور از طرح سخنان و اقدامات تحریکآمیزی که منجر به تنش در روابط
ما با سایر کشورها میشود انتقاد کرده و گفتهاند طرف مقابل را تهدید
نکنید. ارزیابی شما چیست؟
- ایستادگی روی استقلال، آزادی،
جمهوری اسلامی، مبانی، عقلانیت، عزت ملی ومنافع ملی که جزء ماهیت ماست.
یعنی ماهیت انقلاب اسلامی عدالتخواهی و استکبارستیزی و حمایت از محرومین
عالم است و دست از این ماهیت نمیتوانیم برداریم و تاکید بر این ماهیت جزء
بدیهیات ماست. بعید است که منظور ایشان از تحریکآمیز بودن تاکید براین
اصول باشد.
شعار مرگ بر آمریکا ذاتی انقلاب ماست. حالا اگر یک کسی
بگوید شعار مرگ بر آمریکا ندهید ما آن را محکوم میکنیم. البته آقای رئیس
جمهور هیچگاه چنین چیزی نگفتهاند.
* نظر شما راجع به صحبت صادق زیباکلام که گفته بود باید اسرائیل را به رسمیت بشناسیم چیست؟
-
امثال آقای زیباکلام در گوشه و کنار این حرفها را میزنند و اینها و
امثالهم عددی محسوب نمیشوند. ما میخواهیم افرادی این حرفها را هم بزنند.
از این حرفها از اول انقلاب تا حالا زیاد داشتهایم. آدمهای مختلف،
حرفهایی زدهاند ولی انقلاب راه خودش را پیموده است.
*
افراط و تفریط در بحث سیاسی کشور باعث گردید تا در ماههای اخیر شامل
چندگانگی در کشور باشیم، چرا با اخراج تعدادی از دانشمندان موثر علوم
هستهای که اخیرا با سمت و سو اتفاق افتاده، هیچ برخوردی نمیشود؟
-
البته در کشور ما چندگانگی نداریم و اصلا این حرف را قبول ندارم. به حمد
خدا فعلا اقتدار ملی ما خوب است. البته عدهای آرزو میکنند که چندگانگی
باشد و در حاکمیت گسست ایجاد شود ولی در روشهای مدیریت اجرایی کشور ما
نگرانیها و دغدغههای جدی داریم. مثل اینکه بچههای متدین کاربلد و کارآمد
در هر سطحی تغییر کنند و یک سری آدمهای خطی و جناحی و نابلد و ناکارآمد
مسئولیت بگیرند. ما نگران هستیم و توصیه میکنیم حواسمان جمع باشد تا این
اتفاقات نیفتد.
* گفته میشود آقای
احمدینژاد و حامیانش برای انتخابات مجلس برنامه دارند، در صورت صحت آن،
آیا ایشان و طیفش جرء اصولگرایان محسوب میشوند؟
- اینکه
اینها برای مجلس برنامه دارند یا ندارند خبری ندارم. برخی میگویند دارند،
برخی میگویند ندارند، برخی میگویند که آنها گفتهاند قرار نیست کار سیاسی
انجام دهیم و اطلاعات در این زمینه متناقض است و به نظر من این جریان جزء
جریان اصولگرایی محسوب نمیشوند.